18 بهمن 1397 - 10:58

آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می‌کرد

بنابراین اصلاحاتی‌ها که این روزها، میراثخوار دولت اعتدال محسوب می‌شوند برای فرار از پاسخگویی در مناسبات سیاسی آینده-انتخابات مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰- به خود زنی و نقد رادیکال روی آورده اند
نویسنده : حسین نمازی
کد خبر : 2258
جریان دوم خرداد،در بحبوحه انتخابات92 تصور می کرد سیاست ورزی روحانی و ایده توسعه او با عالم جدید سیاست سازگار تر است!کمااینکه ممکن است این ایده کدخدا را هوایی کند و سایه جنگ و تحریم را از سر کشور کوتاه کند.به همین دلیل از آغاز ماجرا،اصلاح طلبان با دولت تدبیر و امید عقد اخوت بستند و خود را تضمین دولت خواندند!اما به خاطر اشتباه محاسباتی و درس نگرفتن از تجربه اعتماد به غرب که حد اقل در دوره اصلاحات نیز در ماجرای مذاکرات سعد آباد و به تبع آن تعلیق غنی سازی در یو.سی.اف اصفهان و خلف وعده اروپا اتفاق افتاده بود،عبرت نگرفتند.مضافاً اینکه مسئولیت مذاکره با اروپا را شخص آقای روحانی(دبیرکل شورای عالی امنیت ملی دوره اصلاحات)به عهده داشت،ایده مذاکره دولت که نقطه اوج آن برجام بود در گره گشایی ازمشکلات معیشتی ناکام ماند.به عبارتی «ساده انگاری» و «خوشبینی مفرط» از معادلات بین المللی سبب شد تا برجام را به عنوان تنها راه نجات اقتصاد کشور انتخاب و با اندیشه و تدبیر ناکارآمد خود،در یک بن بست فکری- هویتی قرار گیرند.
حالا ناکارمدی و شکست دولت در پروژه کلان خود به نام برجام،حامیان پروپاقرص اصلاح طلبش را به منتقدان دو آتیشه تبدیل کرده؛چرا که گفتمان اعتدال و توسعه از مسیر مذاکره با افت مقبولیت در بین افکار عمومی حتی پایگاه اجتماعی دولت مواجه شده و موضوعیت خود را از دست داده است.مسلماً با توجه به حمایت های غیر قابل انکار اصلاح طلبان از دولت در انتخابات گذشته و تکرار این وضعیت برای آنها خوشایند نیست و برای عبور از این انسداد هویتی به نقد بی پروای دولت مستقر رو آورده اند.به عبارتی چون آنها در کارنامه دولت یازدهم و دوازدهم سهیم اند و از آن در مناسبات سیاسی آتی ارث می برند،ژست منتقد و اپوزوسیون به خود گرفته اند.به همین دلیل است که موسوی خوئینی ها در مصاحبه خود با ایرنا سعی می کند با هوشیاری با نقد مرحوم هاشمی که روحانی موفقیت خود را در انتخابات مدیون او می داند،بین روحانی و خاتمی حد و مرزی ترسیم کند و روحانی را با مشی اصلاحات بیگانه جلوه دهد.خوئینی ها به نمایندگی از جریان رادیکال اصلاحات بعد از شکست برجام و نا امیدی از اروپا به واسطه درک«خوف ضرر» و مواخذه شدن به خاطر وضع موجود،به انتقاد رادیکال رو آورده است.اما این راه حل نه برای پایگاه اجتماعی دولت و نه برای افکار عمومی قابل پذیرش نخواهد بود و بیشتر این بخش از غزل حافظ را در ذهن تداعی می کند که «سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد/آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد»
البته در زمینه انتقاد از دولت تدبیر و امید کارگزارانی ها هوشیارانه تر عمل می کنند؛آنها به خوبی می دانند با انتقاد تند هم رابطه خود با دولت را شکراب می کنند و هم نوع نگاه جماعت ناراضی با نقد صریح دولت به آنها تغییر نخواهد کرد.لذا لزومی به نقد آشکار دولت نمی بینند.مصاحبه محمد قوچانی(سردبیر روزنامه سازندگی؛ارگان رسمی حزب کارگزاران)با تسنیم و بهترین گزینه خواندن دولت روحانی در شرایط موجود به همین دلیل است.او معتقد است جدا کردن راه از دولت روحانی نه اخلاقی است و نه مردم آن را می پذیرند.
بنابراین اصلاحاتی ها که این روزها،میراثخوار دولت اعتدال محسوب می شوند برای فرار از پاسخگویی در مناسبات سیاسی آینده-انتخابات مجلس98 و ریاست جمهوری1400- به خود زنی و نقد رادیکال روی آورده اند.طیف خوئینی ها،حجاریان و...روحانی و مرحوم هاشمی را هم مسلک دوم خردادی ها نمی دانند و حکایت ساقی شدن خود در حمایت از روحانی و «جام» را از پایه و اساس انکار می کنند.طیف دیگر که کارگزارانی ها باشند کمی پخته تر عمل می کنند و می دانند که با نقد رادیکال از دولت نه در انتخابات اتی اقبالی دارند و نه دل ناراضیان را به دست می آوردند.

ارسال نظرات